یا رسول الله ...
دلگیر نشو ازسخن بدگوها
از کوشش بی فایده ی ترسوها
تو نوری و از نور که تصویری نیست
خورشید کجا و درک این زالوها!
دلگیر نشو ازسخن بدگوها
از کوشش بی فایده ی ترسوها
تو نوری و از نور که تصویری نیست
خورشید کجا و درک این زالوها!
پیامبر اکرم (ص): هیچ پیامبری در راه خدا به اندازه من اذیت و آزار ندید
وقتى کفار دیدند هر روز بر تعداد مسلمانان افزوده میشود، به ناسزا گویى پیامبر پرداخته و اراذل و اوباشى را وادار کردند تا به آن حضرت و پیروانش اهانت کنند و از این ناحیه به آنان ضرر و آسیب فراوان رسید.
پیامبر(ص) فرمود: «هیچ پیامبرى در راه خدا به اندازه من اذیت و آزار ندید. به گونه اى در راه خدا مورد تهدید قرار میگرفتم که هیچ کس تهدید نمیشد: گاهى در شبانه روز، سى نوع آزار و اذیت میشدم، از بلال چه بگویم که آزار و شکنجه هایى که بر کتف او وارد میشد، براى هیچ جاندارى قابل تحمل نبود»
از جمله آزار و شکنجه هایى که پیامبر با آنها روبه رو میشد این بود که روزى ابوجهل -یکى از سران قریش - سنگ بزرگى برداشت تا به پیامبر پرتاب کند و او را به قتل برساند، لذا مراقب او بود تا اینکه وارد مسجد شد و به نماز ایستاد، وقتى به سجده رفت، ابوجهل خواست سنگ را بر سر او فرود آورد که خداوند در دل او هراس و وحشت انداخت، با اضطراب و پریشانى و رنگ پریده بازگشت.
ابوجهل بار دیگر مردى را فرستاد تا شکمبه شترى را مهیا کند، وقتى آماده کرد، آن را درحال سجده پیامبر، بر سر مبارک آن حضرت افکند و هیچ یک از مسلمانان به دلیل اینکه تعدادشان اندک بود و از کفار قریش بیم و وحشت داشتند، جرأت نکردند آن را از سرمبارک پیامبر بردارند تا اینکه دخترش حضرت فاطمه (سلام الله علیها) آمد و آن را از سر پدر برداشت.
مجمع البیان